01/16/2020، 11:25 AM
تا سال ۱۹۱۶ حتی نام «کرمچاله» نیز برای این مفهوم انتخاب نشده بود. در آن زمان لودویش فلام، فیزیکدان اتریشی، هنگام مطالعهی معادلات اینشتین دریافت که راهحل دیگری نیز میتواند برای آن وجود داشته باشد. او مفهوم «سفیدچاله»، که از نظر زمانی برعکس سیاهچاله رفتار میکند، را معرفی کرد. به این ترتیب سیاه و سفیدچاله میتوانند از طریق تونلی در فضا-زمان به یکدیگر مرتبط شوند.
ر سال ۱۹۳۵، آلبرت اینشتین و نیتن روزن، با کمک نظریهی نسبیت عام، وجود پلی میان فضا-زمان را مطرح کردند و این پدیده به افتخار آنها پل اینشتین-روزن نامگذاری شد.
بنابر نظریهی کرمچاله، پل اینشتین-روزن، یا همان کرمچاله، دو بخش مختلف فضا-زمان را به یکدیگر وصل میکند. از لحاظ نظری، با عبور از این میانبر میتوان از نقطهای در فضا-زمان به نقطهای دیگر رفت. کرمچاله شامل دو دهانه و یک گلو است. دهانههای آن مانند دروازهای دایروی اما گلو حالتی صاف و کشیده دارد. هرچند گلو نیز میتواند در مواردی پیچیده شود و مسیر را طولانیتر کند.دهانههای کرمچاله مانند دروازهای دایروی اما گلو حالتی صاف و کشیده دارد.
ر سال ۱۹۳۵، آلبرت اینشتین و نیتن روزن، با کمک نظریهی نسبیت عام، وجود پلی میان فضا-زمان را مطرح کردند و این پدیده به افتخار آنها پل اینشتین-روزن نامگذاری شد.
بنابر نظریهی کرمچاله، پل اینشتین-روزن، یا همان کرمچاله، دو بخش مختلف فضا-زمان را به یکدیگر وصل میکند. از لحاظ نظری، با عبور از این میانبر میتوان از نقطهای در فضا-زمان به نقطهای دیگر رفت. کرمچاله شامل دو دهانه و یک گلو است. دهانههای آن مانند دروازهای دایروی اما گلو حالتی صاف و کشیده دارد. هرچند گلو نیز میتواند در مواردی پیچیده شود و مسیر را طولانیتر کند.دهانههای کرمچاله مانند دروازهای دایروی اما گلو حالتی صاف و کشیده دارد.