07/14/2013، 02:42 PM
آقای مجری: اگه دمپاییمون گم شده تو شمال مثلا باید یادمون بیاد تو ویلا بودیم رفتیم لب ساحل ....
فامیل دور: آقای مجری بادبزن نیاوردی این کارتنِ داره پاره میشه
آقای مجری: شمال رو فراموش کنید
فامیل دور: آقای مجری بیا یه دونه ازین بارا بزن ببین پخته ؟!
مجری: چی ؟!
فامیل دور: ببین چه باری زدم برات به به. برس به این کبــــــــاب به به
کلاه قرمزی: آقای مجری شمام بیا دیگه پاتو بزن بالا خیس نشی بیا
پسرعمهزا: بیا. لخت کن بیا وسط آب...
فامیل دور: آقای مجری پاتو باز کن من زیرابی برم پاتو باز کن
پعد از چند ثانیه فامیل دور با نفسگرفتگی شدید: آقای مجری پاتو پاتو چرا بستی؟! آه اه آقای مجری نفسم رفت
آقای مجری: ای بابا بچهها بچهها. شمالو ول کنید... نه مث اینکه نمیشه. این دمپایی من کجاست؟
فامیل دور: دمپاییتو آب برده
فامیل دور: آقای مجری بادبزن نیاوردی این کارتنِ داره پاره میشه
آقای مجری: شمال رو فراموش کنید
فامیل دور: آقای مجری بیا یه دونه ازین بارا بزن ببین پخته ؟!
مجری: چی ؟!
فامیل دور: ببین چه باری زدم برات به به. برس به این کبــــــــاب به به
کلاه قرمزی: آقای مجری شمام بیا دیگه پاتو بزن بالا خیس نشی بیا
پسرعمهزا: بیا. لخت کن بیا وسط آب...
فامیل دور: آقای مجری پاتو باز کن من زیرابی برم پاتو باز کن
پعد از چند ثانیه فامیل دور با نفسگرفتگی شدید: آقای مجری پاتو پاتو چرا بستی؟! آه اه آقای مجری نفسم رفت
آقای مجری: ای بابا بچهها بچهها. شمالو ول کنید... نه مث اینکه نمیشه. این دمپایی من کجاست؟
فامیل دور: دمپاییتو آب برده
در این تنهایی چه کسی میداند
که در کنار کدامین مرداب خفته ام
بس که خسته ام
خدایا آغوشت را بگشای
تا در آغوش تو آرام گیرم
http://confusedi.blogfa.com/
که در کنار کدامین مرداب خفته ام
بس که خسته ام
خدایا آغوشت را بگشای
تا در آغوش تو آرام گیرم
http://confusedi.blogfa.com/