انجمن وبلاگ نویسان [آوازک]

نسخه‌ی کامل: یه وقت زشت نباشه.....
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
یه وقت زشت نباشه ماها به فکر خرید کیف وکفش جدیدیم....هرچنن چن تا داریم باز قانع نمیشیم
یه وقت زشت نباشه بعضی ازماها حتی همسایه ی دیوار به دیوارمون رو نمیشناسیم...
یه وقت زشت نباشه روزای اخرسال فقط به فکر خوشی و جشن خودمونیم....
یه وقت زشت نباشه ماها بچه شیعه ها فقط اسم بچه شیعه رویدک میکشیم...یه وقت زشت نباشه همین الان شاید میتونی به کسی کمک کنی ونمیکنی....
یه وقت زشت نباشه اطرافمون بچه های یتیم زیادن و ما حتی اونارو نمیشناسیم.....
یه وقت زشت نباشه مابچه شیعه ها جلوی یه یتیم قاه قاه میخندیم وخریدای عیدمون رو بهم نشون میدیم...
یه وقت زشت نباشه ما هیچی از انسانیت نمیفهمیم....
آه یه وقت زشت نباشه ما فقط شعار میدیم که آدمیم....
دوستای گلم عزیزای دلم بیاید از فردا هرکسی که میشناسید دستش خالیه یا یتیمی رو میشناسید در حد توانتون بهش کمک کنید حتی شده به عنوان قرض..که به طرف برنخوره حتی شده یه بارم شده به یتیم خونه ها سربزنیم فکر کنید آمدید خرید...
چیزی ازمون کم نمیشه
.عزیزای دلم یه وقت زشت نباشه جلو آقامون علی(ع) خجالت وار باشیم....
          [تصویر:  veusrsadsh0uw3dwb1.jpg]
خاطره ای از یک شهید
استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: شهید حاج خلیل نعیمی کاردار سفارت ایران در عراق که توسط منافقین شهید شد همسر او می گفت، ایشان دست هیچ کس را رد نمی کرد به او گفتم همه که محتاج نیستند شاید برخی دروغ می گویند. که این شهید بزرگوار پاسخ داد مگر من و تو به خدا دروغ نمی گوییم مگر خدا ما را رد می کند.بعد هم او دروغ می گوید به من چه مربوط،  دست پیش من دراز شده که نباید رد شود.
وی افزود: خدا در قرآن فرموده است «وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ» وقتی خدا او را رد نمی کند من چکاره ام که او را رد کنم. در حدیث قدسی به این مضمون داریم که خداوند می فرماید وقتی بنده ای سائلی را رد نمی کند آیا من خدا آن بنده را رد کنم؟ داریم ارحم ترحم تا به دیگران رحم نکنیم به ما رحم نمی کنند.امروز همه از گره های زندگی می نالیم اگر می خواهیم گره ای باز شود برویم گره زندگی دیگران را باز کنیم تا به برکت این کار خدا نیز گره کار ما را باز کند.


http://www.rasanews.ir
1_ پدر یتیمان
مقداری عسل و انجیر از همدان و حلوان برای حضرت اوردند امر فرمود بین یتیمان تقسیم کنند و خود حضرت شخصا بچه های یتیم را نوازش می کرد و از عسل وانجیر به دهانشان می گذاشت عرض می کردند چرا شما این کار را می کنید؟ می فرمود امام پدر یتیمان است این عمل را انجام می دهم تا احساس بی پدری نکنند.
 
2_ خشک کردن پیراهن
(( ابی اسحاق سبیعی می گوید روز جمعه ای بر دوش پدرم سوار بودم و امیر المومنین(ع) بر منبر خطبه می خواند و پیراهنش را تکان می داد. به پدرم گفتم ایا امیر المومنین گرمش است؟
پدرم جواب داد گرما و سرما در کار نیست. پیراهنش را شسته و چون پیراهن دیگری نداشته ان را تکان می دهد تا زود تر خشک شود)).

http://maedehehsaninia.parsiblog.com

 
ممنون بابت مطالب بسیار زیباتون
یه وقت زشت نباشه اگه الان این پست عاشقونه بود صدتا لایک میخورد........
هستند مردمانی که نزدیکانشان از گرنسنگی میمیرند و در عذایش گوسفندها سر می برند ...
مطالبت خیلی زیبا بود
چشم از طرف خودم اجرا میکنم .
(03/14/2015، 11:28 PM)nightlife21.blogfa.com نوشته است: [ -> ]هستند مردمانی که نزدیکانشان از گرنسنگی میمیرند و در عذایش گوسفندها سر می برند ...
مطالبت خیلی زیبا بود
چشم از طرف خودم اجرا میکنم .

لایک داری......ممنون